English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (3171 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clock pulse U تپش زمان سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
click U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicks U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clock U تپش زمان سنجی ساعت
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
timing U زمان سنجی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
clock generator U مولد زمان سنجی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
clock rate U نرخ زمان سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
clock skew U اریب زمان سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
Other Matches
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
contrasted U هم سنجی
contrasting U هم سنجی
contrasts U هم سنجی
odorimetry U بو سنجی
contrast U هم سنجی
iodometry U ید سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
iodimetry U یدی سنجی
bolometri U تابش سنجی
telemetry U مسافت سنجی
telemetry U دور سنجی
tachometry U سرعت سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
electrometry U برق سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
feasibility study U امکان سنجی
biometry U زیست سنجی
biometrics U زیست سنجی
bathymetry U عمق سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
goniometry U زاویه سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
geodesy U زمین سنجی
argentometry U نقره سنجی
anthropometry U اندام سنجی
anthropometry U مردم سنجی
motion study U تحرک سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
hydrometry U ابگونه سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
actinometry U پرتو سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
turbidimetry U زلال سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
sociometry U جامعه سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
piezometry U فشار سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
planimetry U پهنه سنجی
sociometry U گروه سنجی
olfactometry U بویایی سنجی
crymetry U انجماد سنجی
pluviometry U باران سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
salinometry U نمک سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
spirometry U تنفس سنجی
psychometrics U روان سنجی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
optometry U دید سنجی
densitometry U چگالی سنجی
psychometrics U هوش سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
diffractometry U پراش سنجی
optometry U بینایی سنجی
psychometry U روان سنجی
coulometry U کولن سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
quantitation U چندی سنجی
seismometry U زلزله سنجی
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
human biometric U زیست سنجی انسانی
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
horology U فن وهنر وقت سنجی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
polariscopic U قطب سنجی نور
volumetric flask U بالن حجم سنجی
optometric service U قسمت بینایی سنجی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
test chart U لوحه بینایی سنجی
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
telemetry U چندی سنجی از راه دور
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
absorption spectrophometry U طیف نور سنجی جذبی
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
microbarograph U هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
timepiece U زمان
time of blowing U زمان دم
timed U زمان
periods U زمان
times U زمان
clocks U زمان ها
period U زمان
date U زمان
dates U زمان
thitherto U تا ان زمان
term U زمان
termed U زمان
synchronous U هم زمان
synchrone U هم زمان
coinstantaneous U هم زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
thence U از ان زمان
contemporaneous U هم زمان
yet U تا ان زمان
time-piece U زمان
time U زمان
terming U زمان
cotemporaneous U هم زمان
strokes U زمان
stroking U زمان
time consuming U زمان بر
zeitgeist U زمان
time-consuming U زمان بر
whene'er U هر زمان
tempos U زمان
tempo U زمان
clock U زمان
stroked U زمان
simultaneously U در یک زمان
stroke U زمان
away U از ان زمان
cycle time U زمان
dilation of time U انبساط زمان
decay time U زمان تباهی
correlation time U زمان همبستگی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2interfereometry
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com